روش درس خواندن کنکور ارشد کامپیوتر
روش در خواندن کنکور ارشد کامپیوتر در این بخش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یکی از مواردی که باید به آن توجه کرد اهمیت بازیابی (مرور معکوس و نه بازخوانی مجدد) در کنار بازخوانی است. بازیابی ۷۰ درصد و بازخوانی ۳۰ درصد فرآیند مرور را به خود اختصاص می دهد. بنابراین بهتر است به جای مطالعه مداوم کتاب ها و جزوه ها بخشی از زمان مطالعه به فرآیند بازیابی اختصاص داده شود. و این یعنی بازیابی مکرر به جای بازخوانی مکرر
بهتر است به جای بازخوانی مکرر، بیشتر وقت خود را به بازیابی مطالب با استفاده از حل تست، آن هم از بین کتاب های کامل و تست های استاندارد اختصاص دهید.
فرآیند حل تست نباید صرفاً بررسی تس تها و گزینه های درست یا کلید تست به صورت اجمالی باشد. عدم حل صرفاً فقط چشمی، و باید ابتدا با تست های کم اما بررسی همه جانبه این کار را انجام دهید. ابتدا مضارب ۳ و سپس مضارب ۵ و در انتها تست های باقی مانده را حل کنید.
بررسی همه جانبه و کامل تست ها شامل بررسی تست ها و حل آن ها و پس از آن بررسی کامل پاسخ تشریحی تست هاست. اگر تستی پاسخ تشریحی ندارد، به جای مؤلف کتاب پاسخ تشریحی بنویسید. شاید مقدمه ای باشد برای تألیف کتب شما.
به گفته Mark McDaniel و Henry Roediger روانشناسان دانشگاه واشنگتن، روشی که اکثر دانشجویان برای مطالعه انتخاب می کنند اشتباه است. این دو محقق در مجموع به مدت ۸۰ سال در زمینه یادگیری و به یاد سپاری وقت صرف کرده اند و به تازگی یافته های خود را با همکاری نویسنده ای به نام Peter Brown در کتاب زیر گردآوری و منتشر کرده اند.
Make It Stick: The Science of Successful Learning
بیشتر دانشجویان با روش بازخوانی مکرر متن ها را صرفاً فقط بازخوانی می کنند، اما بررسی روانشناسان، در مطالعات آزمایشگاهی و در کلاس های درس نشان داده که این روش بسیار ناکارآمد است. استفاده از روش های یادگیری فعال مانند فلش کارت، نقشه ذهنی و پرسش از خود بسیار مؤثرتر واقع می شوند. همانطور که فاصله انداختن بین ساعات مطالعه و متنوع کردن دروس مورد مطالعه می تواند تأثیرگذار باشد.
بررسی های انجام شده نشان می دهد که بیشتر دانشجویان در زمان مطاله یادداشت ها و تکالیف خود را بارها بازخوانی می کنند. اکثر آنها می گویند که این روش اولویت نخست آنهاست.
نتیجه همین تحقیقات نشان می دهد که این جریان تکرارشونده اطلاعات، به ویژه برای یادگیری و به خاطر سپاری طولانی مدت مناسب نیست. به عنوان مثال آن دسته از دانشجویان دانشگاه واشنگتن، که در طی این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته بودند، که بخش از کتاب درسی را مکررا بازخوانی کرده بودند نسبت به آن هایی که همان بخش را فقط یک بار خوانده بودند هیچ برتری در یادگیری نداشتند.
وقتی شما برای بار اول مطلبی را می خوانید مفاهیم زیادی را از آن استخراج می کنید، اما برای بار دوم با ذهنیت «من این را بلدم» مطلب را بازخوانی می کنید. به همین دلیل روند پردازش اطلاعات را عمیق انجام نمی دهید و یا نکاتی را از قلم می اندازید.
بازخوانی مکرر معمولاً با بی دقتی همراه است و شما را فریب می دهد زیرا تصور می کنید که همه چیز را به خوبی فرا گرفته اید در حالیکه در واقعیت این طور نیست.
تکنیک بسیار خوبی که می تواند جایگزین بازخوانی شود، بازیابی است. میتوان از سؤالات مطرح شده از آخر هر فصل کتاب درسی نیز برای این منظور استفاده کرد. مرور اطلاعات به این شکل در واقع یادگیری و به خاطر سپاری را کارآمدتر می کند. حتی اگر نتوانید پاسخ را به یاد آورید، زمانی که جواب اشتباه می دهید شناخت دقیقی نسبت به آنچه نمی دانید پیدا کرده و متوجه می شوید باید به کدام قسمت برگشته و مطلب را دوباره مطالعه کنید. این مراحل شما را به سمت مطالعه ای مؤثرتر رهنمون می کند.
خلاصه کلام، بازیابی کنید تا متوجه شوید کجا را مجدد بازخوانی کنید.
کشف الگوی مطالعه موفق شخصی
ما یه مطالعه کامل داریم که باید اول درس رو کامل بخونی و همزمان با درس تست های مرتبط رو حل کنی که زودی بیای ببینی سلیقه طراحان چطوری هست و این سلیقه و الگو معمولا چند سال ادامه پیدا می کنه، این تفکر نادرست هست که بگی همیشه سوالات جدید هست تا جایی که من به همه می گم رقابت در کنکور بر سر تست های مشابه سال گذشته هست که بشه تو کنکور حل کنی سوالات جدید رو اغلب حل نمی کنن و رقابت اونجا هم نیست پس اگه کسی تست های سال گذشته رو برای آشنایی عمیق نخونه و رد اون رو پیدا نکنه و بره الکی درس بخونه فقط تلاش کرده و تضمینی هم وجود نداره که حتما نتیجه مطلوب بشه.
چون هر تلاشی باعث موفقیت نمی شه، بلکه این تلاشی مطلوب هست که منجر به نتیجه ای مطلوب می شه، یعنی با حل تست های سال گذشته به سلیقه طراحان پی ببره و مبتنی بر سلیقه طراحان درس بخونه و تلاش کنه و این رو می گن تلاش مطلوب اینکه بتونی تشخیص بدی چیو بخونی و چیو نخونی، پس به حرف های من حسابی فک کن…بعد یه مدت به قدرتی می رسی که حتی می تونی حدس بزنی چه سوالی ممکنه تو کنکور بیاد برای مثال من خودم تونستم پارسال به موفقیت بزرگی برسم و قبل کنکور به بچه ها گفتم چی میاد تو درس شبکه و قاطع گفتم بچه ها کل سواد طراحان کنکور دقیقا الان همین نقطه ای هست که می خوام بهتون بگم و واقعا بالاتر نیست، اینجا که می گم انتهای خلاقیت طراحان خواهد بود…
اما مرور معکوس
بعد اینکه مطالعه کامل کردی و حسابی تو باغ ارشد حرکت کردی و متوجه شدی چه خبره
حالا نوبت به این می رسه آموخته های خودت رو از محیطی که یاد گرفتی بسنجی، ببینی هنوز یادت هست، یا اگه یادت نیست متوجه بشی چرا یادت نیست چکار کردی بعضی یادت هست و چه کار کردی بعضی یادت نیست، همون الگویی رو باز در ادامه پیش بگیری که باعث شد یادت بمونه آموخته هات…که این الگوی موفقیت شخصی شما خواهد بود…یعنی درس از گذشته….
مرور معکوس یعنی نری دوباره تو باغ رو ببینی چون باغ همون درس هست خب همه چی یادت میاد و تست رو حل می کنی من در مرور معکوس و به طور کلی هر وقت خواستی مرور کنی اینو ازت می خوام، با تست شروع کنی اول تست مرتبط رو حل کنی حتی اگه قبلا حل کردی و بعد درس مرتبط رو بخونی یعنی برعکس و معکوس عمل کن، اینطوری الگوی مطالعه موفق شخصی خودت رو پیدا می کنی، متوجه می شی که چطوری هر روز بهتر و بهتر بشی، و یادت باشه سالم ترین و موثرترین رقابت، رقابت با خودت هست، این تویی که هر روز باید نسبت به روز قبل بهتر و بهتر بشی.
